شبکه‌های اجتماعی
استانداری آذربایجان شرقی را با این شناسه در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
@eaz_gov
 
 آخرین اخبار

استاندار آذربایجان‌ شرقی:
دانشگاه‌ها، تجاری‌سازی دستاوردهای علمی را در اولویت قرار دهند

با حضور مسئول هماهنگی امور ایثارگران استانداری؛
جلسه شورای ترویج و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت شهرستان اهر برگزار شد

استاندار آذربایجان شرقی از فرزند استاد شهریار عیادت کرد

معاون توسعه مدیریت و منابع استانداری آذربایجان شرقی:
سیستم ویدئوکنفرانس استانداری با فرمانداری‌ها و بخشداری‌های تابعه راه‌اندازی شد

مدیرکل دفتر سیاسی و انتخابات استانداری آذربایجان شرقی
بخشداران نقش بسزایی در ارتقای خدمت‌رسانی به روستاییان دارند

مدیرکل مدیریت بحران استانداری آذربایجان شرقی:
صدور مجوز ساخت‌وساز در اطراف رودخانه‌ها با حساسیت انجام شود

رئیس ستاد انتخابات آذربایجان شرقی:
انتخابات مجلس باید روز همبستگی ملی و انسجام سیاسی باشد

گزارش سفر مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری آذربایجان شرقی به شهرستان مراغه

معاون اقتصادی استاندار آذربایجان شرقی:
صنایع بزرگ از فرصت "رینوتکس" برای معرفی و رفع نیازهای خود استفاده کنند

مدیرکل دفتر سیاسی استانداری آذربایجان شرقی:
آذربایجان شرقی در توسعه روابط ایران و ترکیه نقش محوری دارد

آرشیو Print RSS
 
 
امروز : 26
ديروز : 147
ماه : 25713
سال جاری : 869101
تعدا مطالب : 13444
كل : 3332550
 
تاریخ : سه شنبه 26 خرداد 1394     |     کد : 19777

یادداشت/ 4

ستاره‌ها سلام

اسماعیل جبارزاده/ حماسه امروز هم ادامه دارد، شهر را غوغایی‌ست، عطر سیب همه جا پیچیده است، بوی کربلا می‌آید. ستاره‌هایی دنباله‌دار با همان دست‌های بسته بازگشته‌اند؛ روشن‌تر از همیشه ...

بسم الله الرحمن الرحیم
اروند به اشتیاق، آغوش موج‌های خود را در امتداد فرات باز کرده بود.
این بار نه خورشید که ماه به انتظار نشسته بود.
عاشورا در شب تکرار می‌شد و به جای زمین تفتیده، آب خروشان بستر حماسه شده بود.
کربلا اما کربلا بود، کربلای 4.
عباس و قاسم و اصغر نبودند، سیدالشهداء(ع) قرن‌ها پیش شهید شده بود، اما نام آنان بر پیشانی‌بندها نقش بسته بود. گردان‌هایی مزین به همان نام‌های مقدس به ساحل اروند رسیدند، ستاره‌های دنباله‌دار یک به یک میان آب غلطیدند، آه، قرار بود تقدیر حماسه‌ای بس مظلومانه رقم زند، غرش توپ‌ها و خمپاره‌ها در خروش بی‌امان اروند پیچید، گلوله‌ها بی‌پروا باریدند، خورشیدی‌ها بی‌رحمانه شکافتند، اروند به سان منا و در امتداد علقمه تا خیمه‌گاه و گودال قتلگاه قربانگاهی دیگر شده بود.
ستاره‌های دنباله‌دار «سو قربانلاری» هر کدام پهلو شکافته، تیر بر گلو نشسته و خنجر در سینه فرو رفته اما روشن‌تر از همیشه فروغی ابدی یافته بودند.
... اروند از خروش افتاد، ستاره‌ها را دید، ضجه زد، خون گریه کرد و لالایی شهادت سر داد:
«لای لای ای جبهه‌لرین یورقونی ای خسته جوانلار، لای لای اروند کناریندا قیزیل قانه باتانلار، خوش یاتین ای قوری توپراقلارین اوستونده یاتانلار»
ماه شرمسار از آن‌چه دیده سر در گریبان افق کرد و رفت، نوبت به خورشید رسید، چشمان خود را گشود و به تماشای مظلومیتی دیگر نشست، حماسه گویی ادامه داشت.
اسارت، قایق‌های شکسته به جای خیمه‌های در آتش سوخته، تازیانه‌های شمرها و حرمله‌های زمانه و «ستاره‌های دست بسته».
... حماسه امروز هم ادامه دارد، شهر را غوغایی‌ست، عطر سیب همه جا پیچیده است، بوی کربلا می‌آید.
ستاره‌هایی دنباله‌دار با همان دست‌های بسته بازگشته‌اند؛ روشن‌تر از همیشه.
سو قربانلاری سلام ....
... خوش آمدید.

اسماعیل جبارزاده


نوشته شده در   سه شنبه 26 خرداد 1394  توسط   سردبیر پایگاه اطلاع‌رسانی   
PDF چاپ چاپ
 
کلیه حقوق این سایت متعلق به استانداری آذربایجان شرقی می باشد.
Powered By :ITShams.ir